شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلكه باید تنها برای ساختن یك زندگی بهتر در كنار فردی كه به شما آرامش میدهد چنین قدمی بردارید...
دوست دارید ازدواج كنید اما احساس میكنید كه هیچ كدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند بهعنوان یك گزینه احتمالی به شما فكر كنند؟ دوستان دوره دبیرستان و دانشگاهتان یكییكی سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و احساس میكنید كه تنها ماندهاید؟ اگر مدام ذهنتان را با این فكر و خیالها پر كردهاید، بهتر است دست بردارید و از مجردیتان یك بحران پر از غصه نسازید. ازدواج كردن موضوعی نیست كه بتوان برایش الگو و راه حل ارائه كرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواجتان آمادهتر شوید و دست از این نگرانیها هم بردارید.
آه و ناله نكنید
به منفیبافیهایتان پایان دهید. وقتی كه با دوستان یا خانوادهتان صحبت میكنید، خشم یا عصبانیتتان از اینكه ازدواج نكردهاید را بروز ندهید. به جای اینكه مدام از ازدواج نكردنتان حرف بزنید سعی كنید در مورد موضوعاتی كه برای اطرافیانتان جالب است گفتوگو كنید. یادتان باشد خیلی از موقعیت های ازدواج از همین جمع های دوستی و همکاری و خانوادگی به وجود می آید. نگذارید درچشم دیگران یک دختر در آرزوی ازدواج و تمام شده به نظر برسید. اگر هم كسی از شما پرسید كه چرا ازدواج نكردهاید، به جای آه و ناله كردن خیلی منطقی بگویید كه هنوز با فردی كه برایتان مناسب باشد روبهرو نشدهاید. دوستیهایتان را خراب نكنید
برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید. اگر دوست یا همكاری دارید كه نسبتا به شما نزدیك است و احساس میكنید، میتواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نكنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود كه آیا میتوانید زوج خوبی برای هم باشید یا اینكه او هم همین علاقه را به شما دارد؟
هیچ وقت سعی نکنید با زبان بیزبانی، او را متوجه خود کنید زیرا ممكن است او با دیدن چنین رفتارهایی از طرف شما، كاملا از شما فاصله بگیرد. از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقهمند است، واكنش خصمانهای نشان ندهید.
زندگیتان را شلوغ كنید
برای مشغول كردن ذهنتان و شلوغ كردن زندگیتان راههای دیگری پیدا كنید. درست است كه هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچچیز نمیتواند جای یك همراه خوب را برای شما پر كند اما اگر از تكبعدی بودن دست بردارید و مشغولیتهای دیگری برای خودتان ایجاد كنید خیلی چیزها تغییر میكند. سعی كنید كار مورد علاقهتان را پیدا كنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگیتان دلیلی پیدا كنید. این دلیل میتواند كار، تحصیل، دوستان، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. این موارد نمیتواند جای یك رابطه حمایتگرانه و عاطفی را پر كند اما اگر شما زندگیتان را پوچ و بیمعنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار كردن بهخود و زندگیتان داشته باشید، حالتان خیلی بهتر از حالا میشود. با شركت در كلاسهای آمادگی ازدواج میتوانید تا حدودی تكلیفتان را روشن كنید و هم آگاهانهتر انتخاب كنید و هم منطقیتر پیش بروید.
فکر و خیال بیخودی نکنید
قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند كه قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان كمتر میشود. ممكن است با ازدواجكردن هر كدام آنها از خود بپرسید كه چرا شما نتوانستهاید یكی از گزینهها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند كه مورد توجه قرار میگیرند اما به جای این فكر و خیالها سعی كنید در خود معیارهایی را پرورش دهید كه از نظر همه برای انتخاب یك همسر مناسب، ضروری هستند.
آدمهای اطراف شما براساس رفتارهایی كه در همین لحظات عادی زندگیتان انجام میدهید روی شما قضاوت میكنند. بدخلقیها، بهانهگیریها، رفتارهایی كه با خانوادهتان دارید و بسیاری موارد دیگر میتواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزارتان میدهد، به همه این جزئیات توجه كنید. ظاهرسازی كافی نیست بلكه باید با دل و جان همه اینها را تغییر دهید.
وسواس را كنار بگذارید
محافظه كاریهای بیمورد را كنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نكنید. اگر خواستگارهایی دارید كه حاضر نیستید حرفهایشان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستانتان كسی را برای ازدواج به شما معرفی میكنند اما شما اهمیتی نمیدهید، باید كمی در نگاهتان تجدید نظر كنید. شاید یكی از همین موارد بتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد.
از آشنایی نترسید و چند هفتهای با خواستگارهایتان صحبت كنید و بعد تصمیم بگیرید، مشكلات كوچك آدمها را بهانه نه گفتن نكنید. فراموش نكنید كه هر كسی با هر شخصیتی هم كه باشد، مشكلاتی دارد كه میتوان از آنها ایراد گرفت. شما نمیتوانید یك شخصیت بیعیب و نقص را بهعنوان همسرتان انتخاب كنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی كنید فردی را انتخاب كنید كه بتوانید با مشكلاتش كنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
تكلیفتان را روشن كنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلكه باید تنها برای ساختن یك زندگی بهتر در كنار فردی كه به شما آرامش میدهد چنین قدمی بردارید. اگر نمیدانید چطور باید انتخاب كنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یك مشاور بروید. با شركت در كلاسهای آمادگی ازدواج میتوانید تا حدودی تكلیفتان را روشن كنید و هم آگاهانهتر انتخاب كنید و هم منطقیتر پیش بروید.
نظرات
بدوننام
17 بهمن 1390 - 04:46نمی دانم چرااین جماعت تمام چیزهارادرازدواج خلاصه می کندبه جای این که به مسائل علمی ودینی بپردازند فقط حاشیه می روند ودنبال موضوعاتی هستند که هیچ ربطی به دین ندارند.باآرزوی مقالات بهتر از این نویسنده
بدوننام
18 بهمن 1390 - 02:06با سلام... دوست ارجمند بسیار خرسندیم که دیدگاه خود را شفاف ابراز نموده اید... اول آنکه این بخش که شما از آن بازدید نموده اید بخش زنان اصلاح وب است و صد البته دغدغه ها و اهداف و رسالت ویژ ه ای را دنبال می کند که از آن جمله پرداختن به مبحث ازدواج است.... اگر برای شما دوست خوبم مبحث ازدواج قضیه ای سهل و خالی از فایده است خیالی نیست اما اگر می دانستید حجم زیادی از پرسش ها و مراجعات جوانان در این باب است شاید دیدگاهتان اندکی متفاوت تر از فبل می شد.... دوم آنکه اثبات شی نفی ماعدا نمی کند.. اگر ما از مبحثی سخن به میان آورده ایم دلیل بر کم اهمیت تر بودن امور دیگر نیست.... سوم آنکه دوست فرهیخته ! اگر شما سخنی دارید , دیدگاه یا نظر خاص و تخصصصی تری دارید به قول معروف این گوی این میدان شما دست به قلم ببرید و بنویسید.... نقدی سازنده است که راه حل در کنارش باشد راهکارتان چیست ؟..... بازهم سپاس از حسن توجه تان.....
ام هانا
18 بهمن 1390 - 02:22ضمن تشکر از شما... ای کاش توضیح بدهید که تعریف شما از امور دینی و علمی چیست؟ و شما چه اموری را دینی تلقی می کنید... آیا پاسخ گویی به بحث تجرد بسیاری از دختران پاک دامن و شایسته که سن ازدواجشان بالا رفته است و این امر خود موجب دغدغه ی خاصی برای آنان شده است کاری دینی نیست .... چه شما بخواهید چه نخواهید در جامعه و فرهنگ ما ازدواج مهم تلقی می شود و کسی که موفق به یافتن همسری مناسب و در سنی مناسب , نشده باشد ... در چنین فضایی دچار تنش فکری و روحی می گردد...ادعا نداریم که بحث ازواج تنها ترین مبحث مهم است اما اگر از انصاف به دور نباشیم یکی از قضایای مهم زندگی هر انسان است... لا اکراه فی الدین اگر نصب العینمان در تمام امورات زندگی باشد, ملالی نیست اگر این مطلب مطابق مزاق شما نیامده است شما اگر کار دینی می خواهید بسم الله بفرمایید خودتان بنگارید....حتما شما آگاهترید که نخستین گام کار دینی و علمی عمل است پس شما هم «بفرمایید مقاله علمی و کار دینی!»
سعادت
18 بهمن 1390 - 08:08با سلام و تشکر از ام هانا واقعا چرا زنان ما اینقدر تنگ نظر هستند و زحمت دیگران را بدون دلیل رد می کنند از قضا موضوع تازه و عالی و زیبا و روان بود . کاش خانم ها کمی دقیق تر بودند و هر چیزی را جای خود می پذیرفتند
بدوننام
19 بهمن 1390 - 08:44از روابط عمومی جماعت تشکر می کنیم که صفحه زنان را راه اندازی نمودند زیرا بهترین صحنه برای درگیری تن به تن خواهران شده و واقعا جای تأسف است که قطعا این کار صحیحی نیست
سارا
24 بهمن 1390 - 07:48سلام به نظرم شما بسیار بدبینانه به قضیه نگاه میکنید... این که خواهران در فضای مجازی بتوانند آثار و افکارشان را بیان کنند امری تازه است و زمان می خواهد تا افراد آستانه ی تحمل نوشته های خلاف مزاجشان را بپپذیرند و تفکرات مخالف خود را در تقابل با نظر خود ببینند... مگر در دنیای مردان چنین قیل و قال هایی وجود ندارد که شما اینچنین ابراز تاسف می کنید؟! دنیای اندیشه که تا دیروز در انحصار مردان بوده خالی از مخالفت ها و جدال ها و حتی جنگ ها نبوده است. اگر شما به چند انتقاد و جواب اطلاق جنگ تن به تن می کنید.... پس تمام جنگ های اول و دوم جهانی در طول تاریخ را که دستاورد حکومت و حاکمیت اندیشه و فرمان روایی مردان است را که باید به عزا بنشیند.. افسوس دریغ که شما چنین می اندیشید... کاش همه چشم ها و اندیشه هایمان را با آب وسعت نظر و آزادگی می شستیم....
هادی
23 بهمن 1390 - 04:48با تشکر از وب بسیار زیبا و پر محتوای شما. امیدوارم همواره در این راستا موفق و پیروز باشید. با تشکر هادی از بیرجند -نوغاب
بدوننام
12 اسفند 1390 - 09:30عالي بود مرسي
بدوننام
12 اسفند 1390 - 10:19سلام ام هانا. ممنون از مطالبتون.واقعا جالب بود. خیلی خوشحال میشم وقتی میام تو صفحه زنان و مطالب تازه و بروز شما رو می خونم.
دختر كرد
22 فروردین 1391 - 07:30بابت مطالب اموزنده و قشنگتون مممنون و جزاك الله، اما ازدواج كلا مشكلات زيادي دارد بخصوص براي يك بانوي مسلمان كه ملاك دين و اخلاق برايش مهم است.از طرفي هم باگسترش سطح فكري عمومي جامعه نسبت به لزوم اشنايي و شناخت كافي قبل از ازدواج باز هم محدوديت هايي سر راه شناخت وجود دارد و خانواده هاي زيادي هستند كه انتظار دارند دخترشان تنها با يك يا نهايتا دو جلسه ديدن و صحبت كوتاه، دخترشان شريك تمام عمرش را انتخاب كند!كه بخدا ظلم بزرگيه!!
بدوننام
11 اردیبهشت 1391 - 06:34با سلام و تشکر از خواهر ارجمندم با مقاله مفیدتون. به نظر من وقتی گزینه مناسبی برای خواهران پیدا می شود.خیلی طرفو اذیت می کنندو پوست ازش می کنند.
بهار
21 بهمن 1391 - 07:07آخه آدم وقتی مجرد میمونه و بقیه رو میبینه که ازدواج موفقی میکنن احساس میکنه حتما خدا اونا رو بیشتر دوست داره که کنار شوهرشون احساس آرامش میکنن. یه جورایی تحقیر آمیز چون انگار متاهل ها متوجه حالت میشن اگه خدا همه رو به یک اندازه دوست داره پس چرا به همه ما یه زوج خوب نمیده؟من ازش گله دارم
بدوننام
25 آذر 1392 - 06:18سلام مقاله و راهكارهاتون جالب بود. همه رو قبول دارم. منم يه دختر34 سالم و هنوز مجردم. حرفاتونو قبول دارم . نبايد ازمجردي بهراسيم. ولي قبول كنين مجردي و تنهاييم واقعا سخته. چه براي پسر وچه دختر. سختيها و مشقات خودشو داره كه تا سرت نياد هيچوقت دركشون نميكني. خداوند آدمو طوري خلق كرده كه 1جفت ازجنس مخالف داشته باشه تا دركنارش به آرامش برسه. وقتي اين آرامشو بدست نياره 1جورخلاء وكمبود توزندگيش داره. كنار اومدن با اين كمبود هرچقدرهم ايمانت قوي باشه و اعتمادبنفست بالا باشد و سرت شلوغ باشه ولي قبول كنيد سخته. كاش بجاي اينكه همش به مجردا بگن چيكار كنيد و چيكار نكنيد يكيم پيداميشد و 1مقاله در مورد نحوه رفتار آدمهاي متاهل با مجرد مي نوشت. ممنون از تلاش ام هانا